فرزدق

دل نوشته های یک شاعر(محسن حاتم زاده)

فرزدق

دل نوشته های یک شاعر(محسن حاتم زاده)

فرزدق
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من

از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

دوستان عزیز سلام و عرض ادب
خداوند را شاکرم که به حقیر توفیق داده است تا بتوانم مطالبی را در قالب شعر ، داستان و خبر در مورد اهلبیت (س) ، شهرم زرقان ، شهدا ، ایثارگران و بزرگان زرقان و دوستانم در این فضا قرار دهم تا شاید قدم کوچکی در راستای معرفی وگسترش فرهنگ اسلامی و ایرانی خویش انجام دهد.
محسن حاتم زاده 09177377454
خاک پای مردم شریف ایران
نویسندگان

۲ مطلب با موضوع «قاصدک (داستان کوتاه)» ثبت شده است

پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۲۷ ب.ظ

روشن آباد(شهید مهدی موسی نژاد)

هوالرؤوف

روشن آباد

حدود ساعت 11(قبل از ظهر) گوشیم را برداشتم و شماره حاج حسین را گرفتم. بعد از چند تا بوق صدای گرم حاج حسین ازپشت گوشی به استقبالم آمد. سلام و احوالپرسی کردم و پُرسیدم :

"حاجی وقت داری بیام ببینمت؟! مزاحم نیستم؟"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۲ ، ۲۳:۲۷
mohsen hatamzadeh
سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۵۶ ب.ظ

اشکهایت را ‍‍‍پاک کن ننه موسی (داستان کوتاه)


هوالرئوف

اشکهایت را پاک کن ننه موسی!

امروز دیگر زمانش رسیده که تبسم تو را ببینم . آغوشت را باز کن.

موجهای من امروز برایت هدیه آورده اند.هدیه ای که سالها منتظرش بودی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۲ ، ۲۲:۵۶
mohsen hatamzadeh